پژوهشگاه فضای مجازی بررسی كرد؛
خصوصیت های توسعه دولت دیجیتال چیست؟
به گزارش پارس آی سی تی بررسی گروه مطالعات اقتصادی پژوهشگاه فضای مجازی نشان داده است که یک سیستم دیجیتالی می تواند در نحوه انجام وظایف اصلی دولت ها در آینده نقش به سزایی داشته باشد.
به گزارش پارس آی سی تی به نقل از پژوهشگاه فضای مجازی، دولت دیجیتال به معنای ایجاد تغییرات اساسی در شیوه حاکمیت دولت ها در سرتاسر جهان است. دامنه ایجاد این تغییرات بسیار وسیع بوده و شامل تغییر در نحوه تعیین اهداف قابل اندازه گیری اداری تا بهبود عرضه خدمات عمومی، نحوه تصمیم گیری های مبتنی بر داده تا سیاست گذاری های مبتنی بر شواهد، نحوه پاسخگویی دولت ها تا ایجاد شفافیت و اعتماد بیشتر عمومی است. ازاین رو خصوصیت هایی همچون زمینه ای (وابسته و مرتبط به شرایطی که تنظیم کننده یک رویداد، بیانیه یا ایده است)، هماهنگ و شناختی بودن از خصوصیت های های اصلی دولت دیجیتال محسوب می شوند. ۱- زمینه ای بودن / نقش سیستم دیجیتال در انجام وظایف دولت آینده از آنجایی که عرضه خدمات عمومی دولت های دیجیتال به صورت فزاینده ای مبتنی بر داده ها صورت می گیرد، آنها می توانند درک و آگاهی کاملی از هرگونه تغییرات بوجود آمده در نیازها و ترجیحات شهروندان به دست آورند و در نتیجه خدمات را به صورت کاملاً فردی و هدفمند ارائه نمایند. دولت ها درواقع با استفاده از ابزارهای دیجیتالی می توانند یک کانال ارتباطی مستقیمی با هر شهروند ایجاد کنند و به صورت منحصر به فرد نیازهای شهروندان را برطرف کرده و برنامه های متناسب با جوامع و مناطق را تهیه و گسترش دهند. ازاین رو عرضه خدمات به شهروندان بسته به محدودیت های فردی دائماً تغییر شکل داده و در دسترس قرار می گیرد. بعنوان مثال عرضه خدمات به یک فردی که شغلش را از دست داده احتیاج به درک عمیق مهارت ها، محدودیت ها، شرایط مالی و شرایط بهداشتی آن شخص دارد تا بتواند پشتیبانی های لازم را از آن فرد به عمل آورد. ازاین رو سیستم دیجیتالی می تواند با گذشت زمان به ابزاری کاملاً سازگار و مورداستفاده برای افزایش منابع حمایتی تبدیل گشته و همینطور به عرضه خدمات، متناسب با توانایی ها و نیازهای افراد بپردازد. این مساله می تواند نتایج اساسی در نحوه انجام وظایف اصلی دولت ها در آینده داشته باشد. بعنوان مثال اگر بحث مالیات که منبع اصلی درآمد دولت می باشد را در نظر بگیریم، خواهیم دید که در یک مدل دیجیتالی، سیستم های مالیاتی می توانند به صورت یکپارچه با هرگونه تغییرات موقعیتی در داده های جمعی نظیر تغییر شغل و درآمد افراد، درست و در زمان واقعی سازگار می شوند. این تنظیمات در زمان واقعی می توانند با استفاده از ابزارهای سیاسی خودکار و انطباقی محاسبه و اجرا شوند. چنین ابزار دیجیتالی با استفاده از داده های ورودی دائمی، امکان دارد بتواند بسته به وضعیت اقتصادی یک فرد، خانوار یا نهاد تجاری مالیات را به یارانه یا مالیات منفی تبدیل کند. مثال دیگر می تواند در ارتباط با گرفتن عوارض دولت ها برای تنظیم وضعیت ترافیکی شهر باشد. در اینجا هم یک سیستم دیجیتالی خودکار می تواند میزان این عوارض را بر مبنای مسافت طی شده و موقعیت راننده تنظیم نماید. ۲- هماهنگ بودن / عرضه خدمات عمومی در یک سیستم یکپارچه دیجیتال عرضه خدمات زمینه ای بدون باز بودن و قابلیت همکاری داده ها امکان پذیر نیست. درواقع استفاده از برنامه های کاربردی باز به منظور دسترسی به مخازن مختلف داده سبب می شود درک عمیق و درست تری از زمینه های فردی فراهم گردد. برای روشن تر شدن بهتر این مساله مثال قبل را در نظر می گیریم. عرضه خدمات زمینه ای دولت دیجیتال به فردی که شغل خویش را از دست داده است احتیاج به ادغام داده ها از منابع مختلف دارد. داده هایی نظیر داده های آموزشی از سیستم های دانشگاهی، داده های مهارت از منابع انسانی شرکت، داده های مالی از بانک و کارفرما و سیستم های مالیاتی و داده های بهداشت و سلامت از مراکز عرضه دهنده مراقبت های بهداشتی. ازاین رو سیستم ها و فرآیندهای یک دولت دیجیتال باید به خوبی با یکدیگر هماهنگی و هم خوانی داشته باشند تا امکان توسعه یک بستر یکپارچه برای عرضه خدمات عمومی فراهم گردد. بستری که تقسیم قابلیت ها را در بخش های مختلف تشویق می کند و همینطور اجرای برنامه های تکراری و مضاعف را بین ادارات مختلف دولتی به حداقل می رساند. درواقع دولت ها باید استانداردها و ساختارهای مشترکی را در برنامه های در ارتباط با دیجیتالی سازی خود اتخاذ کنند. دولت ها باید یک رویکرد هماهنگ داشته باشند که به باعث آن تمام داده های باز استفاده شده در آژانس ها، بین آژانس ها و بخش خصوصی از یک استاندارد خاصی پیروی کنند. عرضه خدمات دیجیتالی دولت ها به صورت برون مرزی در آینده ای نزدیک شهرت بسیاری پیدا خواهد نمود. بدین منظور ایجاد هماهنگی و همکاری بین دولت ها و کشورها در این حوزه اهمیت ویژه ای دارد. نمونه هایی از این همکاری را میتوان در منطقه آسیا-اقیانوسیه مشاهده کرد. جایی که کشورهایی همچون استرالیا، نیوزیلند و ژاپن در زمینه ادغام درون منطقه ای زیرساخت فناوری ابر عمومی برای عرضه خدمات دیجیتالی نظیر پرداخت های برون مرزی در حال همکاری با یکدیگر هستند. نمونه دیگر اتحادیه اروپا است که مبادرت به تشکیل یک سیستم جامع دیجیتالی برای ایجاد روابط الکترونیکی جدید و عرضه خدمات در سرتاسر مرزها به شهروندان خود کرده است. همینطور همکاری ها و ابتکارات بین اروپا و ژاپن در زمینه فناوری ۵G موبایل و همکاری بین اروپا و ایالات متحده در مورد پروژه پل تریلیوم که هدف آن از بین بردن سوابق الکترونیکی سلامت بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده با هدف ایجاد یک استاندارد همکاری است، از نمونه های دیگر هستند. ۳- شناختی بودن / به کارگیری سیستم های دیجیتالی برای درک شناختی بالاتر جامعه خیلی از وظایفی که قبلاً تصور می شد فقط در حوزه هوش انسانی صورت گیرد، در عصر دیجیتال به صورت فزاینده ای به ماشین های خودکار محول شده است. امروزه علاوه بر افزایش اتوماسیون در انجام کارهای جسمی، پیشرفت های سریعی هم در زمینه هوش مصنوعی صورت گرفته است بگونه ای که ماشین آلات حتی قادر به ارزیابی، درک و عرضه واکنش به رفتارهای انسان شده اند. برای مثال ابر یارانه آی بی ام وستون در حال انجام آزمایشاتی برای کمک به پزشکان در تصمیم گیری های پیچیده از راه برجسته کردن نکات ریز بالینی است که امکان دارد توسط خود پزشکان از قلم بیفتد. امروزه دستیارهای مجازی هوشمند بسیاری قادر به عرضه پاسخ های مفید و ضروری به کاربران در مورد درخواست های جداگانه هستند. از این تحولات میتوان برای درک سطح شناختی بالاتر نیازهای شهروندان بهره برد. درواقع دولت ها با به کارگیری سیستم های دیجیتالی که می توانند انجمن ایجاد کنند، تجربه بیاموزند و نتیجه بگیرند، در حال نزدیک شدن به وضعیتی هستند که در آن ماشین های شناختی تصمیمات بهینه می گیرند و به صورت خودکار سیاست های مؤثر را تعیین می کنند تا از اجرای برنامه های بی فایده جلوگیری به عمل آید. اختصاص بودجه کمسیون اروپا به پروژه شبیه سازی مغز انسان که تلاش می کند تا سال ۲۰۲۳ از مغز انسان الگوبرداری کند، مثال جذابی در این حوزه است. تقویت رفاه مشترک در دستور کار دولت دیجیتال یک زیرساخت دیجیتالی مناسب می تواند عملکرد دولت ها را در مقیاس های مختلف ملی، منطقه ای و محلی بهبود بخشد. استفاده از داده ها به منظور توسعه دیجیتال امری ضروری خواهد بود. بعنوان مثال، استفاده از شاخصهای داده های زمینه ای می تواند به دولت ها امکان درک و اندازه گیری دقیق موضوعات محلی و نگرانی های عمومی را بدهد. علاوه بر این، دولت ها می توانند با استفاده از منابع گسترده و تجزیه و تحلیل داده ها، بازخورد اقدامات مورد نیاز خویش را در مورد مسائل متعدد به دست آورند. بعنوان مثال، رهبران کشور اوگاندا پس از شناسایی نگرانی های رایج یا موارد فوری، بلافاصله در صورت ضرورت با استفاده از داده های جمع آوری شده توسط آی بی ام و یادگیری ماشین اقدامات ضروری را انجام می دهند. در واقع ایجاد یک ابزار تعامل اجتماعی توسط همکاری آی بی ام و یونیسف به جوانان اوگاندا این اجازه را داده تا بتوانند با دولت و رهبران جامعه خود در مورد مسائل متعدد زندگی ارتباط برقرار کنند. فراگیری داده ها و عرضه راهکارهای مجهز به فناوری می تواند دولت ها را در کوشش برای رسیدن به اهداف توسعه نظیر بهبود شرایط زندگی، ساده سازی عرضه خدمات و رفع چالش های اصلی همچون به حداقل رساندن شیوع بیماری و مقابله با تغییرات آب و هوایی یاری رساند. در حالیکه داده ها در شکل گیری چارچوب دولت دیجیتال نقش اساسی دارند اما مشکلاتی را هم برای دولت ها بوجود آورده اند که عمده ترین آنها غیرقابل اعتماد بودن و ایجاد شکاف دیجیتالی است. سازمان ملل در گزارشی با عنوان انقلاب داده ها عنوان کرده که خیلی از کشورها هنوز اطلاعات بسیار ضعیفی دارند و داده ها خیلی دیر به دست آنها می رسد و حتی خیلی از مسائل هنوز زیر پوشش داده های موجود قرار ندارند. دولت ها باید به منظور غلبه بر این چالش و به دست آوردن درک زمینه ای از موضوعات گوناگون، با اجرای یک رویکرد هماهنگ در بخش های مختلف نظیر جمع آوری منظم و انتشار داده ها، تشویق استفاده از داده های عمومی و باز و همینطور عرضه خدمات با استفاده از API (رابط برنامه نویسی اپلیکیشن)، داده ها را فراگیرتر و ریزتر کنند. یک زیرساخت مشترک دیجیتال همینطور می تواند نوآوری منطقه ای و بین منطقه ای را تقویت کند. مزایای یک سیستم دیجیتالی فراتر از کاهش کاغذبازی های غیرضروری، افزایش کارایی ادارات و عرضه خدمات الکترونیکی ایمن و استاندارد است. راه اندازی خدمات دیجیتالی سبب رشد اقتصادی فراگیر می شود و اکوسیستم های تجاری مشترک را تشویق می کند. دیجیتالی سازی دولت ها را ملزم به اتخاذ استانداردهای مشترک، تصویب قوانین حفاظت از حریم خصوصی و اجرای مکانیسم های مؤثر امنیت سایبری می کند. دولت ها همینطور باید سیاست هایی را با هدف افزایش سودآوری، تقویت مشارکت ها (در سطح جهانی و بین سازمانی در داخل) و سازگاری با هرگونه نوآوری در تکنولوژی به منظور عملکرد بهتر اقتصاد دیجیتال اتخاذ کنند. انقلاب دیجیتال مجموعه بی سابقه ای از ابزارها را برای تقویت رشد اقتصادی و بهره وری، تولید ثروت حتی در شرایط کمبود منابع و بهبود شرایط زندگی برای همه فراهم می آورد. ایجاد جهش های بزرگ در بخش های مختلف نظیر مراقبت های بهداشتی، حمل و نقل، انرژی، تأمین امنیت و غیره با مدلها، داده ها و زیرساخت های دیجیتال امکان پذیر می شود. اما تنها در صورتی میتوان از این مزایا استفاده و در جامعه شکوفایی ایجاد کرد که دولت ها، سیاست ها و نهادهای خویش را برای رفع چالش ها و استفاده از فرصت های به وجود آمده بروزرسانی کنند.
منبع: ict-pars.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب